ناصرخسرو و علی جلّابی هجویری از نخبگان اجتماعی- دینی ایران هستند که هر دو در حوزه های مختلفی بر جامعۀ زمان خود و اعصار پس از خود تأثیر گذاشته اند. ناصرخسرو با اشعار خود داد آزادگی و حق گویی می داد و هجویری نیز با یادآوری جوانمردی ها و اخلاق نیک گذشتگان، به هم عصران و آی چکیده کامل
ناصرخسرو و علی جلّابی هجویری از نخبگان اجتماعی- دینی ایران هستند که هر دو در حوزه های مختلفی بر جامعۀ زمان خود و اعصار پس از خود تأثیر گذاشته اند. ناصرخسرو با اشعار خود داد آزادگی و حق گویی می داد و هجویری نیز با یادآوری جوانمردی ها و اخلاق نیک گذشتگان، به هم عصران و آیندگان درس اخلاق می دهد. هر دو شاعر و نویسنده در پی تربیت مردم هستند، هر کدام شیوۀ خاصّ خود را دارد و آراء هر کدام دارای ارزش منحصر به فرد است. در این مقاله سعی شده است آرای تربیتی این دو نخبۀ اجتماعی- دینی بررسی و تبیین شود و پژوهش حاضر با بهره مندی از روش کیفی که مبتنی بر گردآوری اطّلاعات از منابع کتابخانه ای است، با هدف پاسخ گویی به اصلی ترین سؤال پژوهش، مبنی بر این که در راستای فرایند الگوسازی از نخبگان، چه ویژگی ها و خصوصیّات برجسته ای، مبیّن اخلاق نخبگی در متون اسلامی– ایرانی (در آثار ناصرخسرو و علی جلّابی هجویری)، است، به انجام رسیده است.
پرونده مقاله
ابوسعید ابوالخیر و ابوالقاسم قشیری هر دو از پیران طریقت اند که سال های متمادی از عمر خویش را در تهذیب و تربیت سالکان صرف کرده اند. این پژوهش به شیوۀ کتابخانهای و به روش توصیفی ـ تحلیلی قصد دارد تا به ارزیابی مؤلفه های تربیت عرفانی ازجمله پیر، ذکر، سماع، اخلاص، سخاوت و چکیده کامل
ابوسعید ابوالخیر و ابوالقاسم قشیری هر دو از پیران طریقت اند که سال های متمادی از عمر خویش را در تهذیب و تربیت سالکان صرف کرده اند. این پژوهش به شیوۀ کتابخانهای و به روش توصیفی ـ تحلیلی قصد دارد تا به ارزیابی مؤلفه های تربیت عرفانی ازجمله پیر، ذکر، سماع، اخلاص، سخاوت و شکیبایی در شیوۀ تربیتی ابوسعید ابوالخیر و قشیری با تکیهبر کتابهای اسرارالتوحید، رساله قشیریه و ترتیب السلوک بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از نگاه این دو عارف، سالک باید ابتدا حدنصابهای اخلاقی و تربیتی را دارا باشد و سپس پیری راه دان را که مزین به صفات تقوی، سخاوت و تواضع بوده برگزیند. هر دو عارف، ذکر را بهعنوان یکی از آداب سلوک پذیرفته و انواع و آدابی برای آن قائل شدهاند؛ هرچند در آداب عرفانی قشیری، این موضوع دشوارتر به نظر میرسد. ابوسعید، سماع را یکی از اصول تربیت عرفانی خود و آن را غذای روح میداند؛ اما قشیری نگاه مثبتی به سماع ندارد. ابوسعید و قشیری، اخلاص و اجتناب از تزویر را از شرایط سلوک می دانند. همچنین سخاوت شیخ و مرید را در تربیت عرفانی مهم می شمارند؛ به ویژه اینکه در اغلب حکایت های اسرارالتوحید، صحبت از بخشش ابوسعید است و او را باید شیخ سخا نامید و قشیری نیز برای بخشش، انواعی ازجمله سخاوت در تن، در ثواب و مال برمی شمارد. درنهایت، ابوسعید و قشیری، شکیبایی در برابر امر نفس اماره، اوامر و نواهی شیخ و ناملایمات راه سلوک را ضروری می دانند و با رفتارشان همچون صبوری و شکرگزاری بر مرگ فرزند، شکیبایی را به مریدان و اطرافیانشان تعلیم می دهند.
پرونده مقاله